loading...
مانتره سرود اندیشه انگیز
Dara sharif بازدید : 124 جمعه 1389/09/05 نظرات (0)
به گزارش ایتنا، شاید برخی اوقات شده که شما مدتی پس از ارسال یک ایمیل، متوجه شده‌اید که آدرس گیرنده را اشتباه تایپ کرده‌اید و این ایمیل از inbox یک کاربر دیگر سر در می‌آورد.

در این مواقع شاید فکر کنید با بستن مرورگر یا حتی در موارد مهمتر با از برق کشیدن رایانه می‌توان جلوی ایمیل ارسال شده را گرفت! ولی جی‌میل را نمی‌شود از برق کشید.

در چنین مواردی دکمه Undo Send که می‌تواند ایمیل ارسال شده را پس بگیرد، بسیار کارساز است.

گوگل این قابلیت را در مارس 2009 به جی‌میل افزود. در آن زمان کاربران فقط 5 ثانیه برای پس گرفتن ایمیل‌های ارسالی خود زمان داشتند.

گوگل مرتباً این مدت زمان را افزایش داده و آن را به 10 ثانیه، 20 ثانیه و اکنون به 30 ثانیه رسانده است.

بر این اساس کاربران 30 ثانیه فرصت دارند تا ایمیلی را که اشتباهی ارسال کرده‌اند یا مایلند در متن آن تغییراتی ایجاد نمایند، با استفاده از Undo Send پس بگیرند.

برای فعال کردن این ویژگی فوق‌العاده مفید، به صفحه settings رفته و در بخش Labs گزینه Undo Send را فعال کنید. سپس بر Save changes در پایین صفحه کلیک کنید.

 
Dara sharif بازدید : 88 جمعه 1389/09/05 نظرات (0)

در چهارم ذیحجه‌ 362 هجری قمری  درخوارزم ،منطقه ای که در مجاورت دریا ی آرالقرار دارد و امروزه همه آن را به نام کارا کلپاکسکایا می شناسند ، به دنیا آمد .کاث و جورجانیه دو شهر بزرگ این منطقه به شمار می رفتند . بیرونی در نزدیکی کاث بهدنیا آمد و نام شهری که در آن متولد شد را به افتخار او ، بیرونی نام نهادند .اودر هر دو شهر کاث و جورجانیه زندگی کرد و پرورش یافت  . ابوریحان بیرونی صاحب متجاوز از 113 کتاب ومقاله است که در زمینه‏های علم هیئت، نجوم ، گاه شماری ،اخترشناسی ، ریاضی ،جغرافیا،زمین‌شناسی، مردم‌شناسی، فیزیک ، دستگاه‏های علمی ،ادبیات ، مذهب و دانش روز سرآمدروزگار خود بود. او از نخستین دانشمندانی است که در نوشته‌های خود به پیشینه‌یتاریخی یک موضوع علمی پرداخته است. اندازه‌گیری چگالی 18 فلز و سنگ گران‌بها، اندازه‌گیریقطر و محیط زمین، شیوه‌ای نو برای طراحی نقشه‌های جغرافیایی، اندازه‌گیریفاصله‌ بین شهرها، پژوهش در باورها و تاریخ مردم هندوستان و تهیه‌ فهرستکتاب‌های زکریای رازی، از کارهای ماندگار اوست.

 بیرونی نخستین دانشمندی است که در همه‌ نوشته‌ها ی خود به پیشینه‌ تاریخی و مقایسهنظرهای دانشمندان پیش از خود در هر موضوع مورد نظر می پردازد. گاه نیز کتاب‌هاییرا فقط به خاطر تاریخ علم نگاشته است. برای نمونه، در الاثار الباقیه که درگاهشماری و شناخت زمان است، به معرفی گاهشمارهای ملت‌های گوناگون، هندی، عربی،یونانی، یهودی و ایرانی می‌پردازد یا در کتاب تمهید المستقر و التحلیل و التقطیع،که در اخترشناسی است، از چگونگی به دست آوردن شاخص‌ها گوناگون اخترشناسی در 3 مکتبیونانی، هندی و ایرانی و میزان تاثیرپذیری دانشمندان گوناگون از آن‌ها سخن می‌گوید.از این رو، بررسی نوشته‌های او راه تازه‌ای برای پژوهشگران تاریخ علم گشوده است تادگرگونی علم را طی سده‌های دراز پی‌گیری کند. برای نمونه، اشاره‌ او به گردهماییاخترشناسان دوران انوشیروان برای تصحیح زیج‌ شاه، پژوهشگران تاریخ علم را از وجوددست‌کم دو نگارش از زیج شاه آگاهی داده است.

  ازدیگر ویژگی‌های پژوهشی بیرونی آشنا بودن به چند زبان است. او فارسی،ترکی، عربی، عبری، سریانی و سانسکریت را به‌خوبی می‌دانسته و با زبانیونانی نیز آشنایی داشته است. او به‌خوبی دریافته بود کهبرای پژوهش در فرهنگ مردمان و دانش تمدن‌های گوناگون، باید نخستزبان آنان را فراگرفت و بهره‌گیری از مترجم یا کتاب‌های ترجمه شده، در پژوهش‌هایدقیق چندان راه‌گشا نیست. از این رو، نخستین کاری که در سفر به هند کرد، یادگیریزبان سانسکریت بود و چنان که خود گفته است آن را به دشواری اما با پشتکار یادگرفت:"پس از به خاطر سپردن یک کلمه، چون آن را تکرار می‌کردم و کوشش فراوانبه کار می‌بستم که حرف‌های آن از مخرج خود ادا شود، باز هندیان نمی‌فهمیدندچه می‌گویم. به‌ناچار از نو کوشش می‌کردم که درست تلفظ شود." سرانجام، در آنزبان چنان مهارت یافت که چند کتاب را از سانسکریت به عربی ترجمه کرد و بنا بهنوشته برخی نویسندگان، چند کتاب را نیز از یونانی به سانسکریت بازگرداند.

متاسفانهگنجینهء گرانبهای آثار و کتب  ریاضی دانان قبل از اسلام در میان جنگهای مختلفو در چپاول یا غارت و آتش سوزی ها و جزیه گرفتنها از بین رفته و آنچه که از دستبردزمانه باقی مانده بود در زمان حملهء اعراب و مغول تاراج و نابود گردید . فقط اغلبدر لابلای کتابهای انگشت شمار و رسالات جسته و گریخته و سنگ نبشته ها آثاری عمیق وارزنده که واقعا مایه تعجب و تفکر است مشاهده می شود .

بیرونی نخستین تحریر آثار الباقیه رابه سال ۳۹۱، هنگامی که درگرگان و در خدمت امیر "شمس المعالی قابوس بن وشمگیرزیاری" (۳۸۸-۴۰۳) به سر می برده، به نام او نوشته، سپس تحریری دیگر از آن رابا اضافاتی پرداخته است.

کتاب مشتمل است بر مقدمه و بیست و یکفصل، به ترتیب در: ماهیت شب و روز، ماهیت آغاز آنها، ماهیت سال ها، چگونگیمبداءهای تاریخی و تقویمی، اختلافات عقاید ملل راجع به ذوالقرنین، در چگونگی ماههای مبادی تاریخ، در چگونگی تاریخ شناسی ها و ازمنه سلاله های شاهان، ادوار سال هاو مبادی آنها، شهور و سنوات یهودیان، مبادی پیامبر نمایان و جماعات منسوب به آنها،اعیاد مشهور ایرانیان و سغدیان و خوارزمیان، ایام تقویم یونانی که با دیگر مللمشترک است، اعیاد و ایام روزه داری در ماه های یهود، اعیاد و ایام تقویم سریانیمربوط به مسیحیانی ملکایی، اعیاد و ایام روزه مشابه و منطبق با مسیحیان، اعیادمسیحیان نطوری و ایام فطر آنها، اعیاد مجوسان قدیم و روزه و فطر صابئان، اعیادعرب، اعیاد مسلمانان، منازل قمر و طلوع و غروب آنها.

روش بیرونی در بحث و بررسی این مسائلو مطالب، چنان که طریق معهود اوست، مقرون به نگرش انتقادی و اهتمام در تصحیح مبادیتاریخی و ارقام تقویمی ضمن مقایسه و مطالعه تطبیقی آنهاست. "الآثارالباقیه" متضمن فواید دیگر از جمله شرح برخی اساطیر اقوام قدیم، جوانباجتماعی و مذهبی آنها، داده های تاریخی گران بها که در برخی از مقوله خبر واحدند،نگره های مؤلف در زمینه تکامل نوعی، تبدلات و جز آنهاست.

منابع کتاب خواه کتبی خواه شفاهی،بالجمله دست اول است ولی متاسفانه شماری از مآخذ مؤلف، امروزه در دست نیست. درخصوص تواریخ یهودیان و مسیحیان، علاوه بر متون اصلی به زبان عبری سریانی، ازاطلاعات و اقوال دانشمندان یهود و نصارای هم عصر خود، به ویژه آنچه از تقریردوستانش "ابوالخیر خمار" و "ابوسهل مسیحی" حاصل کرده، بهره یبسیار برده است.

اما طبع و تصحیح متن عربی کتاب براساس سه نسخه خطی- دو نسخه از قرن یازدهم اولی مورخ ۱۷۹ و دیگری مورخ ۱۲۵۴- به همت"ادوارد زاخانلو آلمانی"۱۸۴۵-۱۹۳۰ صورت پذیرفتهکه با مقدمه ای مبسوط، به سال ۱۸۷۸ در لایپزیک چاپ و نشر شده است. آن گاه خودزاخائو کتاب را به انگلیسی ترجمه کرده و با مقدمه و تعلیقات، تحت عنوان"تاریخ شناسی ملت های کهن" به سال ۱۸۷۹ در لندن طبع و منتشر کرده است.

ترجمه فارسی آلاثار الباقیه به قلم"اکبر داناسرشت" در ۱۳۲۱ ش طبع و نشر شده است. اما طبع زاخائو از کتاببر حسب نسخه های اساس، دارای سقطات چندی است که خود به آنها وقوف یافته و اشارهکرده است. بعدها، کارل گابریس این افتادگی ها را از روی اقدام نسخ (۶۰۳) موجود در کتابخانه عمومی استانبول، استخراج و در مجموعه"اسناد اسلامی چاپ نشده" طبع و نشر کرده که جداگانه هم در ایران بهطریقه افست چاپ شده است.

نسخه نفیسدیگری از کتاب به خط ابن الکتبی معروف( تاریخ کتابت۷۰۷) متعلق به کتابخانه دانشگاهادینبره، در انگلستان است. این نسخه دارای ۲۵ تصویر و نقاشی مجالس کتاب است و بیگمان، برای کتابخانه ربع رشیدی و خواجه "رشید الدین فضل الله همدانی"وزیر در تبریز، تحریر و تصویر شده است. نسخه سالم و صحیح دیگری(تاریخ کتابت: ۸۱۳)از آلاثار الباقیه متعلق به کتابخانه "توپقاپی سرای" وجود دارد. اگرهمه‏ی کوشش‏های بیرونی را ذر نظرداشته باشیم شهامتی که وی کاوش در تاریخ وسرگذشت وگاهشماری‏های سرزمین‏های باستانی و.... را با همه مشگلات به عهده می گیرد، تنهاهمین کار بزرگ ایشان منابع تحقیق امروز را به ما نشان می دهد« قتیبه بن مسلم باهلینویسندگان و هیربدان خوارزم را از دم شمشیر گذرانید و آنچه از کتاب و دفتر داشتندهمه را طعمه آتش کرد و از آن وقت خوارزمیان امی و بیسواد ماندند و تنها اعتمادایشان در نیازمندیهای تاریخ  به نیروی حافظه است و چون زمان طولانی شد مورداختلاف خود را فراموش کردند و آنچه را همگی برآن بودند در خاطر ها بماند . » آثارالباقیه ، صفحه 7

ابن خلدونآورده است :« زمانی که کتابهای  ایران بدست عرب افتاد .  سعدبن ابی وقاصبه عمر بن خطاب در باره  ترجمه آن کتاب ها نامه نوشت .  عمر به او نوشتکه آن کتابها را در آب افکند ,  چه اگر آنچه در آنهاست راهنمایی است , خداوند مارا به راهنماتر از آن راهنمایی کرده است و اگر گمراهی است خداوند مارا  از شر آن محفوظ داشته است . پس آن کتابها را در آب یا آتش انداختند وبسیاری ا ز علوم ایرانیان که در آن کتب مدون بود از میان رفت و بدست ما نرسید. »

 

 

 

Dara sharif بازدید : 134 جمعه 1389/09/05 نظرات (0)
دراین خاک زرخیز ایران زمین نبودند جز مردمی پاک دین


همه دینشان مردی و راد بود کزان کشور آزاد و آباد بود

بزرگی به مردی و فرهنگ بود گدایی در این بوم و بر ننگ بود

از آن روز دشمن به ما چیره گشت که ما را روان و خردتیره گشت

از آن روز این خانه ویرانه شد که نام آورش مرد بیگانه شد

بسوزد گرت در آتش جان و تن به از بندگی کردن و زیستن

اگر مایه زندگی بندگیست دوصد بار مردن به از زندگیست

( فردوسی)
Dara sharif بازدید : 82 جمعه 1389/09/05 نظرات (0)

عبدالعظیم شاه کرمی، متخصص سازه و ژئوتکنیک و مسئول برسی های پاسارگاد، در مورد استفاده از روش پی دو پوشه گفت: برسی ها روی سازه های پاسارگاد نشان میدهد که مهندسان هخامنشی ٢٥٠٠سال پیش در زیر سازه های این مجموعه دو پی میساخته اند تا بتواند ضربه های ناشی از زلزله و لغزش را بگیرند و سازه ها در هنگام زلزله در این منطقه زلزله خیز آسیبی نبینند.

وی با اشاره به اینکه استفاده از این روش ابتکاری که اکنون آخرین تکنیک مقاوم سازی سازه ها است  و در ٢٥٠٠ سال پیش نشان دهنده کامل مهندسی سازه و اقلیم است، گفت: زیر سازه های مجموعه پاسارگاد دو پی وجود دارد.پی اول از جنس سنگ و ملات ساروج است و پی دوم که روی سطح کاملاً صاف پی اول جای گرفته تنها از جنس سنگ ساخته شده و میتواند روی پی ثابت اول ارتعاش پیدا کند.

برسی های انجام شده در سازه های پاسارگاد به خصوص تل تخت و زندان سکندر ویا آرامگاه کمبوجیه نشان میدهد که مهندسان هخامنشی علاوه بر استفاده از پی دو پوش با توجه به سست بودن خاک منطقه و سنگینی سازه ها، پی این مجموعه را در عمق زیاد و سطح گسترده تری ساخته اند.

شاه کرمی در مورد علت استفاده از این تکنیک گفت: ایجاد پی سازه های این منطقه در عمق زیاد و گستردگی بیشتر نسبت به سطح سازه ها مانع اختلاف نشست و جلوگیری از ترک خوردگی و فرسایش سازه ها می شود.

به گفته شاه کرمی با توجه به استفاده از روش پی دو پوشه، گسترده و پی عمیق در این مجموعه مهندسان هخامنشی دو مشکل اختلاف نشست و زلزله در این منطقه را حل کرده اند.

پاسارگاد در برابر زلزله های تا  ٧ ریشتر مقاوم است

banner نشانه ای دیگر از هوش پارسیان  | عکس تصاویر تاریخ باستان تمدن عکسهای 

نشانه ای دیگر از هوش و ذکاوت  پارسیان

مهندسان هخامنشی ٢٥٠٠ سال پیش برای جلوگیری از ریزش سازه های مجموعه پاسارگاد که در منطقه زلزله-خیز ساخته شده اند از روش ابتکاری در پی به صورت "پی دو پوشه" استفاده کرده اند که امروزه در ساخت پی نیروگاه های هسته ای و سازه های حساس به کار گرفته می شود.

روش پی دو پوشه، تکنیکی در مهندسی سازه و زلزله است که مهندسان پیش از ساخت سازه، از دو پی روی هم استفاده می کنند. پی اول به صورت ثابت است و پی دوم روی پی اول ساخته شده و دارای قابلیت ارتعاش است. استفاده از این روش باعث میشود که مقاومت سازه ها تا بیش از  ٧ ریشتر بالا برود و در هنگام زلزله با حرکت سازه ها در قسمت پی، ضربه زازله گرفته شود و سازه آسیب نبیند. از این روش هم اکنون در ساخت سازه های حساس در کشورهای زلزله خیز از جمله ‍‍ژاپن استفاده میشود.



Dara sharif بازدید : 99 جمعه 1389/09/05 نظرات (0)

روز ملی شعر و ادب فارسی

27 شهریور ۱۳۸۹

  

تو همایون مهد زرتشتی و فرزندان تو

پور ایرانند و پاک آئین نژاد آریان

اختلاف لهجه ملیت نزاید بهر کس

ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان

گر بدین منطق ترا گفتند ایرانی نه ایی

صبح را خواندند شام و آسمان را ریسمان

( دیوان شهریار ـ ج ۱ ـ ص ۳۵۲)

عـلاقـه به آب و خـاک وطن را شهـریار درغـزل عید خون و قصاید  مهـمان شهـریور، آذربایـجان،شـیون شهـریور و بالاخره مثـنوی تخـت جـمشـید به زبان شعـر بـیان کرده است.  آذربایجانرا به عنوان خاستگاه زرتشت پیامبر در غزل بالا می ستاید و خطاب به آذربایجان می فرماید ودر قصیذه ای  خبر پرواز روح اشو زرتشترا در لباس خورشید به تخت جمشید می دهد:

روح زرتشت ، سحر گه به لباس خورشید

سر بر آورد در آفاق ، ز تخت جمشید

ودرافسانه شب پایان قصه تخت جمشید را اینگونهبیان می کند:

چه شکوهی که به هنگام زوال    به همان جلوه دوران جلال

خوب را اول و آخر همه خوب      مهرو مه را چه طلوع و چه غروب

ساختن بود بدان فر و جلال       سوختن نیز بدین لطف و جمال !

سید محمد حسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار(پیش از آن بهجت) سال1285 شمسی در تبریز متولد شد ،  بدون شک یکی از بهترین غزل سرایان معاصر است. دیوان شعر او در سال 1310 بچاپ رسیده این دیوانمتجاوز از هزار وسیصد   بیت دارد که در آن موقعشهریار 27 سال داشت . خـدا شـناسی و معـرفـت شهـریار به خـدا و دیـن در غـزل هـای   جـلوه جانانه، مناجات، درس محـبت، ابـدیـت، بالهـمت و عـشق، درکـوی حـیرت، قـصیده تـوحـید، راز و نـیاز، و شب و عـلی در دیوانش هرانسانی را مجذوب می کند. الـبـته با مطالعه این آثـار به مـیزان وطن پـرستی و ایمانعـمیـقـی که شهـریار به آب و خاک ایران و آرزوی تـرقـی ایرانی دارد، پـی بـرده می شود.شهریار به سه زبان ترکی آذربایجانی،فارسی و عربی شعر می سرود، به همه زبانها و ملتهااحترامی کامل دارد. وی در حماسه  حیدر باباسلام  احساسات ماهرانه ای از فرهنگ  نا نوشته آذربایجان را  در سال 1322 منتشر کرد.  می توان بر اساس اشعار ش وی را یک ایرانی میهن‌دوستو پایبند پایه های فرهنگ و تمدن ایرانی دانست  با شعرش به مقابله با دشمنان این آب و خاک میپردازد. حضور شهریار در جمع پاسداران و رزمندگان جبهه های جنگ بوده است خاطره ای استکه از سال­های پایانی حیات استاد در ذهن ایرانیان نقش بسته و ماندگار شده است.  بالاخره سید محـمد حسین شهـریار در ۲۷ شهـریـور۱۳۶۷ خورشیـدی در بـیـمارستان مهـر تهـران بدرود حیات گـفت و بـنا به وصیـتـش در زادگـاهخود در مقـبرةالشعـرا سرخاب تـبـریـز با شرکت مردم شعر دوست و احـترام کم نظیر به خاکسپـرده شد. چه نیک فرمود:

برای ما شعـرا نـیـست مـردنی در کـار            کـه شعـرا را ابـدیـت نوشـته اند شعـار

روز درگذشت این شاعر بزرگ باتصویب شورایعالی انقلاب فرهنگی”روز ملی شعر و ادب فارسی“ نام گذاری شده است .

 

Dara sharif بازدید : 91 جمعه 1389/09/05 نظرات (0)
با تبریک جشن مهرگان

دوستان برای برگزاری جشن به دور سفره مهرگانجمع شده بودند.

تورج گفت هر روز سه بار مهرنیایش را بجایمی آوریم و به مهر،صاحب دشتهای وسیع وچرا گاههای وسیع با آبهایی که با آبزور پاک شدهدرود می فرستیم  مهر يا ميترا كه داراي چراگاههاي بي شمارست با هزاران چشم  از پيمان نگهبانيمي كند و دشمن پيمان شكنان است تاخانمان با آرامش زندگی کنندوبه آسایش برسند.مري بويسدر تاريخ دين زرتشت صفحه ۴۶مي نويسد  واژه ميترادر اوستا به گونه اي آشكار معنايى شبيه قرار داد و توافق را مى دهد . آنگونه توافقكه ميان افراد نوع آدم حاصل مي شود " ا. ميله A.millet با روشنى استدلالكرده كه ميتراى هند_ ايرانى تجسم آن نيرويى است كه در چنين قرار داد و توافق به وديعتگذاشته مى شود "  .   

بنا بر تحلیلی از اوستا ایزد مهر در اوستادارای سه وظیفه است :1- فرمانروای   2  - رزم آوری    ٣- برکت بخشی

باور میترایی یا خورشید نیایش را حتی دراشعار مولانا جلال الدین میتوان دریافت جاییکه می گوید:

نه شـــــــبم نه شب پرستم که حدیث خوابگویم      چوغــلا م آفــتــابـم هـمــه ز آفــتـابگویــم

بیژن میراث به جا مانده از شاعران ونویسندگانپارسی درباره مهرگان را نشانه جاودان فرهنگ ما میداند.وبه بیان این زیبایی ها می پردازد.

دقیقی در باره مهرگان چنین سروده است:

مهرگان آمذ جشن ملک افریذونا

آن کجا گاو نکو بوذش بر مایونا

فردوسی حماسه ساز بزرگ چنین می سرايد:

فريدون چو شد بر جهان كامكار ندانست جزخويشتن شهريار

به رسم كيان، تاج و تخت مهی بياراســت باكاخ شاهنشهــی

به روز خجستـــه، سر مهر ماه به سر، برنهاد آن كيانی كلاه

به فرمود، تا آتش افروختنـد همه عنبر وزعفـران سوختند

کنون یادگار است از او ماه مهر به کوش وبه رنج هیچ منمای چهر

در جای دیگر در باره پیمان شکنی می فرماید:

چو " پيمان شكن " باشي و تيزمغز

نيايد زدست تو يك كار نغز

فردوسی در باره به تخت نشستن فریدون چنینسروده است:

به روز خجسته سر مهرماه

به سر برنهاد آن کیانی کلاه...

بفرمود تا آتش افروختند

همه عنبر و زعفران سوختند

پرستیدن مهرگان دین اوست

تن آسانی و خوردن آیین اوست

اگر یادگار است ازو ماه مهر

بکوش و به رنج ایچ منمای چهر

در آثار الباقیه ابوریحان راجع به جشن مهرگانمطالب زیاد است که بطور خلاصه مرور می شود.

1-مهر روز ومهر ماه روزی که آفتاب برای اهل عالم پیدا شد که به آنمهرگان می گویند.

2-سبب خوشی ئشادی مردمان در اینروزپیروزی فریدون بر ضحاک مار دوش وبخد از هزار سال کسب آزادی دوباره است.

وحتی شاعر معاصر،اقبال لاهوری نیز در اینبیت خود به مهرگان اشاره کرده است:

شاخ او بی مهرگان عریان ز برگ

نیست اندر جان او جز بیم مرگ

بابک نوجوانی که تازه به شهر آمده تا مهندسشود وبه روستا باز گردد خاطره مهرگان با خرمن کوبی با گاو آهن اینطور بیان می کند مراسمخرمن كوبي چه در خانه و چه در كشتگاه توام باشادی و سپاسگزاری سرانجام مي يافت . خرمنكوبي در خانه  شركت كنندكانی داشت كه بيشترپسران و دختران جوان بودند .آنها با صداي دايره و تبنك بر روی بافه هابه پايكوبي ميپردازختند تا  گندم رااز كـــاه جد اكرده وهمكاری خود را در گروه نشان دهند . مراسم جشن خرمن كه در واقع پس از پايان كار دروو خــــــرمن كوبی آغاز مي شد معمـــــولا دركنا رچشمه برگزارمي شد ، تا از اناهيتامادر آبها نيز نيايش و سپاسی شود ، شايد بشود گفت اين جشن به پاس و ستايش از ايزد مهرو ايزد آب است . 

وروستا های ما در اثر مهرایزد جان میگیرد  وبا شاباش ها وشادی هابه مهرگان جان تازه میدهندوبه یاد گذشته ها وخاطره ها آنروز هاهمه نسل ها روز خوشی را در کنار هم دارند.

و با آفرین خواندن موبد ،ساعتی بزرگ وکوچک در کنار هم با شادیوپایکوبی روز ی را  امید شادی جهانیان بهخاطره ها پیوند دادیم.

 

Dara sharif بازدید : 133 جمعه 1389/09/05 نظرات (0)

یاد باد آن لحظه های ناب ناب

لحظه های دفتر و تست و کتاب

یاد تقلید صدای آن دبیر

یاد مخفی گشتن از چشم مدیر

یاد جدی راه رفتن در حیاط

از گزند نمره های انضباط

یاد ترس و لرزه هامان از فیزیک

یاد پشت پنجره ،وقت کشیک

یاد ساعتهای بیکاری به خیر

یاد" دختر امتحان داری "به خیر

شیطنت های قشنگ بچه ها

مانده است اینجا میان ذهن ما

شایعه میشد معلم رفته است

خنده شادی به لبها مینشست

ناگهان تکذیب میشد این خبر

تا که پیدا میشد آقا پشت در

ناقلا،باز هم گفتی دروغ

شیطنت بس است ،شیطان شلوغ

نیست چاره،این بود تاوان تو

زنگ بعدی ،بستنی مهمان تو

روزهای امتحان هرچند زود

خنده از لبهای هر کس میزدود

روزهای شادی و تفریح ما

زندگی خوش چهره میشد پیش ما

فکر میکردیم دنیا مال ماست

هر چه خوشبختی است در چنگال ماست!

ساز و برگ خنده ما جور بود

آه!تنها درد ما کنکور بود!!!!!!!

Dara sharif بازدید : 95 جمعه 1389/09/05 نظرات (0)
نو نهالی در خانواده زرتشتی متولد می شود.خانوده ای که پویاییوبالندگی فرهنگ ایران زمین را باور دارد،فرهنگی که دین زرتشت جزیی ازآن استوزرتشتیان برای نگهداری آن سالها و قرن ها از جان ومال خود در این را دریغ نکردهاند ودر شرایط سخت به عنوان میراث ملی وخونبهای عزیزان حود به دست آورده اند وبهپایداری ،جاودانگی وپویایی ملت وسرزمین خود ایمان داشته است.کودکان رشد می کند، با بازی نه تنها سرگرم می شوند و یاد می گیرند.برای هر کاری قوه تفکر ، ادراک و هوش خود را در شکلی مناسب قالب ریزی کنند ، و درمواقع بحران و معضلات عاطفی و اجتماعی راه حلی برای آن بیابند. در دنیای اندیشیدن، تصور و بازی هر چیزی و هر کاری امکان پذیر است. نوشته از فرهنگ ایران زمین بهعنوان شاهد آورده می شود. کوروش برای حفظ جان به مهردادچوپان سپرده شده بود،روزی با گروهی از فرزندان امیرزادگان بازی می‌کرد. آنها قرارگذاشتند یک نفر را از میان خود به نام شاه تعیین کنند و کوروش را برای این کاربرگزیدند. کوروش همبازیهای خود را به دسته‌های مختلف بخش کرد و برای هر یک وظیفه‌ایتعیین نمود و دستور داد پسر آرتم بارس را که از شاهزادگان و سالاران درجه اولپادشاه بود و از وی فرمانبرداری نکرده بود تنبیه کنند. پس از پایان ماجرا، فرزندآرتم بارس به پدر شکایت برد که پسر یک چوپان دستور داده‌است وی را تنبیه کنند.پدرش او را نزد آژی دهاک برد و دادخواهی کرد که فرزند یک چوپان پسر او را تنبیه وبدنش را مضروب کرده‌است. شاه چوپان و کوروش را احضار کرد و از کوروش سوال کرد: «توچگونه جرأت کردی با فرزند کسی که بعد از من دارای بزرگ‌ترین مقام کشوری است، چنینکنی؟» کوروش پاسخ داد: «در این باره حق با من است، زیرا همه آن‌ها مرا به پادشاهیبرگزیده بودند و چون او از من فرمانبرداری نکرد، من دستور تنبیه او را دادم، حالاگر شایسته مجازات می‌باشم، اختیار با توست.» این کودک جسور همان کوروشکبیر است که منشور حقوق بشر بر لوح گلی از او به یادگار مانده است.خلاصه مطالبی که بیگانگان در باره رشد کودکان در ایران باستان نوشتهاند بیان می شود.هرودوت ، مورخ مشهور یونانی می نویسد: »ایرانیان از پنج سالگی تا بیستسالگی سه چیز را می آموختند: 1- سواری 2- تیر و کمان 3- راستگویی«.در حدود سال 280 ق.م. می‌زیسته است.آتنائوس Atheneausدر بخش هفتمكتاب تاریخ خود نوشته است: » در میان همه جشن های ایران فقط در جشن مهر (میترا)پادشاه ایران حضور می‌یابد و ایرانیان حركات موزون بدني انجام مي دهند. گذشته ازایرانیان هیچیك از مردم آسیا، چنین كاری انجام نمی‌دادندمی‌گیرند. گویند كه جنبش اندام ها در انجام حركات موزون، پیكر آدمی راایرانیان آنچنان كه خواندن را می‌آموزند، انجام حركات موزون را هم یاداستوار می‌كند.«استرابون Strabonجغرافیانویسیونانی كه از سال 63 ق.م. تا 19 میلادی می‌زیسته می‌نویسد: »در ارمنستان هم اسب‌هایخوب می‌پرورند كه پست‌تر از اسبهای سرزمین ماد نیستند. مرزبان (خشتروپان - ساتراپ)ارمنستان هر سال در هنگام جشن مهرگان 20000 كره اسب به دربار شاهنشاه هخامنشی خراجمی‌فرستد«. گزنفون مورخ بزرگ یونانی در كتاب خود «تربیت كوروش» می‌نویسد: » در هرشهر پارس جایی است بنام «الواترا»، قصر شاهی یا حكومت و سایر ابنيه دولتی در اینجاواقع شده و محل تربیت و پرورش افراد است این محل چهار قسمت دارد، یكی برای كودكان،دیگری برای نوجوانان، سومی برای مردان، چهارمی برای كسانی كه دیگر نمی‌تواننداسلحه برگیرند و موافق قانون كلیه افراد هر محل باید در قسمت محله خود حاضر شوند،وقت تمرینات و تعلیمات و تربیت ورزش چنین است: كودكان و مردان در طلیعه صبح،پیرمردان در روزهای معین وقتی كه می‌توانند، ولی جوانان همه وقت. جوانان تمریناتروزانه را از طلوع آفتاب با دویدن و پرتاب سنگ و پرتاب نیزه آغاز می کردند، و ازجمله تمرینات معمولشان، ساختن با جیره اندک و تحمل گرمای بسیار و پیاده روی های طولانیو عبور از رودخانه، بدون تر شدن سلاح ها و خواب در هوای آزاد بود. سواری و شکارنیز دو فعالیت معمول و رایج بود و جستن بر روی اسب و فرو پریدن از روی آن در حالدویدن و به طور کلی سرعت و چالاکی، از ویژگی های سوارکاران سوار نظام ایران بود.اینان هر شب در اطراف ابنیه دولتی و حكومتی با اسلحه می‌ خوابند، عده روسای اینشعب كه مسئول تربیت و ورزش هستند 12 است، زیرا در پارس 12 طایفه وجود دارد. اینتربیت تا سن 16 تا 17 سالگی است سپس طفل داخل طبقه نوجوانان می‌شود، اینها بهكارهای عام‌المنفعه گمارده شده اغلب در شكار شاهی، با شاه بیرون می‌آیند. پارسیانشكار را آموزشگاه حقیقی جنگ می‌پندارند، جوانان در شكار سحرخیزی، در سرما و گرمابردباری، راه رفتن و دوندگی و تیراندازی و آمادگی روحی و چابكی را فرا می‌گیرند. «در سایر تمرینات ورزشی آنروز ایرانیان متمدن، آن عصر را مسخر خود ساختند. دکترگریشمن، باستان شناس فرانسوی درباره ورود آریان ها هزار سال قبل از میلاد می گوید:این سواران ایرانی با زن، بچه و گله وارد شدند و مزیت تقسیم ناحیه را بمالک کوچکمتعدد بدست آوردند و بیشتر آنان همراه گروه سواران خود وارد خدمت امرای محلیگردیدند. برخی از باستان شناسان معتقد هستند که ساکنین اولیه آریان ها یا آریاییها در قسمت شرقی و جنوب شرقی دریای خزر بوده و برخی دیگر آنها را به مردمانقفقازیه که به قسمت های جنوبی خزر آمده اند نسبت می دهند. اینان مردانی بودند کهاز راه شمشیر و بعنوان سرباز زندگی می کردند ایشان سربازانی را تشکیل می دادند کهمی بایست یک روز جانشین امرائی بشوند که خود در خدمت ایشان بودند. تاریخ مهاجرتآنها نیز بدرستی روشن نیست ولی بین دو هزار سال تا پانصد سال قبل از میلاد این قومبه سرزمین ایران آمده و افراد بومی و محلی را به جنوب برده اند. بنابراین آریان هامردمانی قوی، سلحشور و صحرا گرد بوده و کار عمده شان پرورش حیوانات اهلی و شکار وسواری و تیراندازی بوده است. از قرن نهم قبل از میلاد سه تیره بزرگ آریائی در سرزمین ایران بهحکومت رسیدند، در مشرق باختری ها، در مغرب مادها و در جنوب پارس ها. زورمندی جوانان از راه مسابقات کشتی و اسب سواری و تیراندازی و پرتابسنگ وانداختن و دویدن و ارابه رانی با تمرینات و تشویقات رؤسای خانواده بوجود آمدهاست. به خصوص در باره دوران پارت ها یا اشکانیان و پیدایش کلمه پهلوان بایدگفتهر فرد زورمند را منتسب به پارت یا پرتو و پهلو دانسته اند. اینانمردمی جنگجو و شکارچی بودند. مورخین تاریخ قدیم ایران را که در شاهنامه فردوسی به پیشدادیان و کیانوغیره تقسیم شده است با سلسله های قبل از ماد و پارس و هخامنشیان تطبیق می کنند. مهمترین رشته های ورزشی آن عصر کشتی و زور آوری، اسب سواری، کوهنوردی،تیراندازی با کمان، سنگ اندازی با دست و فلاخن، پرتاب سنگ، دویدن و پریدنازموانع و پرتاب نیزه و زوبین بوده است. قسمت عمده تربیت اطفال در دوره کیانی و مادی و هخامنشی و اشکانی وساسانی پرورش بدن و ورزش‌های گوناگون برای زمان صلح و جنگ بوده‌است و کودکان را ازکوچکی در فنون و استعمال اسلحه گوناگون تعلیم می‌داده‌اند. مهم‌ترین اسلحه تیر وکمان و زوبین بوده تیرو کمان در تمام دوره‌ها به کار می‌رفته‌است. در ابتدا کاربردسلاح را پیاده به اطفال می‌آموختند و بعدها او را به فنون اسب‌سواری و به‌ کاربردن اسلحه در حالت سواری آشنا می‌کرده‌اند. مهم‌ترین ورزش‌هایی که در آن دوره بهکودکان یاد می‌دادند دویدن، شنا، و تیروکمان و زوبین‌اندازی و گوی و چوگان و شکارو اسب سواری بوده‌است. بنا به گفته استرابون تا پایان سن بیست‌وچهار که جوانان ایرانی موظفبودند که انواع و اقسام دانستنی‌ها و ورزش‌ها و تعلیمات را فرا گیرند و آن‌گاه بودکه آنها را گردک می‌خواندند و معلوم است که منظور این بوده که جوان پهلوان و دلیرکوچکی شده‌است. به مرور ایام و در ضمن عمل کارزار از صلح و جنگ به درجه گردی می‌رسید.در آن دوره مسابقاتی نیز وجود داشت و مسابقه‌ای که بیشتر انجام می‌شد و مورد توجهبود مسابقه اسب دوانی بود. در مسابقه اسب‌دوانی و ارابه‌رانی، اسب مسابقه را اسبارنوا یا تنها ارنوا می‌گفتند که به معنی دونده یا به اصطلاح فارسی امروزی «بادپا»است.نمونه‌هایی از اهمیت آموزش و تعلیم در دین زرتشتی به عنوان گواهی ذكرمی‌گردد : در وندیداد آمده است كه : «اگر شخص بیگانه یا هم‌كیش یا برادر یا دوستبرای تحصیل هنر نزد شما آمد او را بپذیرید و آن چه خواهد بدو بیاموزید» و در دینكرد دیگر كتاب متعلق به زرتشتیان آمده است : «تربیت را بایدمانند زندگانی مهم برشمرد و هركس باید بوسیله پرورش و فراگرفتن و خواندن و نوشتنخود را به پایگاه ارجمند رساند» و ایضاً در پندنامه زرتشت آمده است : «به فرهنگ خواستاری كوشا باشید،چه فرهنگ تخم دانش و بَرَش خرد، و خرد رهبر هر دو جهان است» هم‌چنین در وندیداد باز هم در این باب آمده است : «از سه راه به بهشتبرین می‌توان رسید، اول دستگیری نیازمندان و بینوایان، دوم یاری كردن در ازدواجبین دو نفر بینوا و سوم كوشش و كمك به تعلیم و تربیت نوع بشر كه به نیروی دانش، شرو ستم این دو آثار جهل از جهان رخت بر بندد».اکنون کوچ ها ومهاجرت ها برای رشد ورفاه بیشتر شدت گرفته استاولین  مشگل جامعه کاهش ازدواج وزاد ولداست ومشگل بعدی تهدیداتی که نونهالان ،جوانان وبزرگسالان ما راتهدید میکند وازتعداد جماعت ما کاسته است.این کودک چکونه میتواند جواب سوآلات خود را دریابدو چگونه این میراثسنگین فرهنگی را بدوش بکشدو ویک ایرانی زرتشتی بماند  کودک بايد در فضايی سرشار از خوشبختی ، محبت وتفاهم بزرگ شود،بقول حافظ:آسمان بار امانت نتوانست کشید     قرعه فال به نام من دیونه زدند
Dara sharif بازدید : 110 جمعه 1389/09/05 نظرات (0)

به نام اهورامزدا

هجدهم آبان1250پشوتن جی دوسابای مارکاردر خانواده پارسی دیده به دنیا گشود ،پدرش دوسابائی ومادرش دین بانو دخت دینشاه شراف بود.تحصیلات مقدماتی را در بمبئی پشت سر گذاشت.عشق به ایران ودین زرتشت رادر کودکی از پدر ومادر آموخت، همراه با فرزندان  پارسیان دیگر علم آموخت در مکتب کارآموزیدینشاه ایرانی سیلیستر پرورش یافت و به علت علاقه به ایران، زبان فارسی را فراگرفت، زبان انگلیسی را هم به خوبی می دانست ولی به زبان گجراتی سخنرانی می کرد. پساز پایان تحصیلات مقدماتی به کسب و تجارت پرداخت اما فکر تعلیم و تربیت بهنوباوگان ایرانی لحظه ای او را رها نمی کرد.

 پارسیان که از نابسامانی، فشارهای تعصب مذهبی،بی سوادی و فقر در جامعه زرتشتی آگاه شده بودند با تشکیل انجمن های اکابر پارسیانهند و زرتشتیان ایرانی- بمبئی به کمک همکیشان خود در ایران زمین شتافتند ویکی ازکسانیکه به ایران فرستادند پشوتن جی دوسابایی مارکار بود تابه وضعیت زرتشتیان سر وسامان دهند. اگر چه بیشتر خدمات این نفرات به بهدینان یزد و کرمان اختصاص داشت،ولی تهرانی ها نیز مورد توجه پارسیان بودند

پشوتن جی مارکاردهشمند و بزرگوار خدمات بزرگ و ماندنی برای زرتشتیان انجام داد . باساختن دبستانپسرانه مارکار در بهمن 1306  اولین گامبرای با سواد کردن کودکان یزدی برداشت و  دبیرستان پسرانه مارکار هم در شهریور 1312 تاسیسو در سال 1313  باافتتاح  مجموعه آموزشی به ساختمان اصلی انتقال یافت مارکاربا ساخت پرورشگاه، برج ساعت مارکار یزد و مجسمه فردوسی تهران در سال 1313 توانستعلاقه خود را با گسترش فرهنگ در ایران نشان دهد. پرورشگاه این مجموعه برخلاف اذهانعموم،خوابگاهی شبانه روزی برای اسکان دانش آموزان اطراف شهر وبی بضاعت با همهامکانات ،بدون پرداخت شهریه بوده است. استفاده ازاین امکانات نه تنها برایزرتشتیان نیست، بلکه هزاران تن از هم‌میهنان غیر زرتشتی ما نیز ازدهش‌های اینبزرگوار بهره برده‌اند.

ساخت پرورشکاهمارکار در یزد، ساخت دبستان پسرانه مارکار در یزد، ساخت دبیرستان پسرانه مارکار دریزد، ساخت دبستان دخترانه مارکار در یزد، ساخت دبیرستان دخترانه مارکار در یزد،  بنگاه ورزشی پشوتن جی دوساباهی مارکاردر بمبئی ،اختصاص سرمایه برای ادامه تحصیل شاگردان زرتشتی برتر مدارس مارکار در دانشگاهتهران، اختصاص سرمایه برای انتشارات دینی تحت سرپرستی انجمن زرتشتیان ایرانیبمبئی، که از جمله آن کتابهای ترجمه گاتها و یشتها توسط استاد پورداوود است، بخششسرمایه برای انتشار نوشته ها و متن سخنرانیهای سودمند، ساخت آموزشگاه پسرانه ودخترانه در وسو هندوستان بمبئی، ساخت برج فردوسی (گاهنمای فردوسی) در یزد و ، خریدو آبادسازی زمین ها در یزد و تهران پارس تهران بسیاری دیگر که بیان و توضیح آن دراینجا نمی گنجد.

خیر اندیش کسیاست که علاوه بر بخشش به مستمندان ، در راه آموزش و پرورش و راهنمائی حتی تعیینشغل مناسب به دیگران کمک نماید . اکنون شاهدیم عده ای راهنما برای افراد می شوندکه ترک وطن نمایند و در آنجا با سرگردانی سر نمایند و بعضاً کمک یا احوالپرسی همندارند .

پشوتن جی مارکارمجموعا" سه بار[1303،1313،1328] برای سرکشی و مشاهده پیشرفت و وبرسی وضعیتمؤسسات خیریه تحت حمایت خویش،به ایران مسافرت نمود. خوشبختانه دولت وقت ایران بهنحو شایسته ای از خدمات این رادمرد نیکوکار قدردانی نمود.چه در سال1313 در دومینسفر خویش به یزد از سوی وزارت فرهنگ وقت به دریافت نشان درجه اول علمی سرافرازشد.در سال 1326 نیز به دریافت نشان همایون مفتخر گردید و در واپسین سفر خویش بهایران در سال1328 به دریافت نشان درجه اول سپاس ملی سرافراز،و به دیدار با شاه وقتایران،محمدرضا شاه پهلوی مفتخر گردید...

سرانجام درتاریخ هیجدهم مهرماه1344 پشوتن جی دوسابائی مارکار چشم از گیتی فرو بست.روانش شادوبهشت برین جایگاهش باد.

میرزا سروشلهراسب سرپرستی این مدارس و مووسسات را تا مدت ها به عهده داشت . پس از چندی طبقیک آیین نامه اجرایی وکالت تملک تمام مایملک و مووسسات مارکار به انجمن زرتشتیانتهران واگذار می شود . ( این آیین نامه با امضای سروش لهراسب و به تاریخ 27 آذرماه1353 خورشیدی است.

آموزشگاه پسرانهمارکاربا مدیریت آقایان هورمزد فرخانی به عنوان اولین مدیر در سال 1301 و دومینمدیر آقای خدابخش منیری از سال 1303 به مدت 10 سال بودند.

اسفندیارمرادیان که دانش آموز سال 1322 این آموزشگاه بوده است و بعد از فراغت از تحصیل،سمت سرپرستی و مدیریت پذیرشگاه  وپرورشگاه را بعهده گرفت... واکنون جزو مدارس دولتی شهر یزد می باشد.

پرورشگاه مارکارکه اکنون پردیس دانش مارکار نام گرفته امید است با همت هیات امنا و یاری انجمنها وسازمانهای زرتشتی دوباره به جایگاهی که در شان این مجموعه است باز گردد.

ایکاش انجمنزرتشتیان تهران وکیل تمام مایملک وموسسات مارکار در ایران  برای اطلاع رسانی به جماعت زرتشتی درسالگردتولد ایشان از وضعیت مدارس ،زمینها،موسسات و... اطلاعیه ای دقیق صادر می نمودونشان می دادند که شاگردان خوبی برای آن مدارس بوده اند.چون از روانشاد مارکار نقلاست ایشان بجای استفاده از مترو پیاده میرفت تا با پولش به آن دانش آموزعزیزایرانی کمک کند.

Dara sharif بازدید : 107 جمعه 1389/09/05 نظرات (0)

به‌نام آن‌كه در شانش كتاب است
چــراغ راه ديـنــش آفتــاب اســت
مـــهيـــن دســتور دربــار خـدايـي
شــــــرف بخــش نـــژاد آريــــايـي
دوتا گــــرديده چـــرخ پيـر را پشت
پي پـــوزش بـه پيـش نام زرتشـت
بــه زيــر سـايـه نـامــش تــوانـــي
رسـيد از نــو بـه دور باســتانــــي
ز هــاتف بشــنود هر كس پيامش
چو عـارف جان كند قربـان نامــش
شـفق چون سر زند هر بامـدادش
پي تـــعظيم خـور، شــادم بيـادش
چومن‌ گر‌دوست‌داري‌كشور‌خويش
ستايــش بايــدت پيـغمبر خويــش
بــه ايمــــاني ره بيــگانــه جويــي
رها كن، تا بــه كي بــي آبـــرويي
به قرن بيـست گـــــر در بنــد آيي
همان به، ديـن بـــهدينان گـــرايي
به‌چشم عقل، آن‌دين‌را فروغ‌است
كه خود بنيـان كن ديـو دورغ است
چون دين كردارش و گـفتـار و پندار
نـكو شـد بـهـتر از يـك ديــن پــندار
در آتشـــكده دل بر تــــو بــاز است
درآ كاين خانه سـوز و گــداز اسـت
هر آن دل كـه نباشـد شعـلـه‌افروز
به حال ملك و ملت نيست دلـسوز
در اين آتــش اگـــر مامــن گزيــنـي
گلستـان چـون خليل، ايران ببيني
دراين‌كشورچو‌شد‌اين‌شعله‌خاموش
فتـــادي ديگ مــليت هـم از جوش
تو را اين آتش اسباب نجــات است
در اين آتش، نهان آب حيـات است
چنان يكسـر سراپاي مرا سـوخـت
كه بايد ســـوختن را از مـن آموخت
اگرچه ازمن به‌جز‌خاكستري‌نيست
براي گــرمي يك قرن كافي اسـت
چو انــدر خاك خــفتم زود يــا ديـــر
تواني‌‌‌‌‌‌‌‌جست از‌آن‌خاكستـر، اكسير
بـه دنيـا بس همــين يك افتـــخـارم
كــه يـــك ايــــرانـــــي والاتبـ‌‌ـــــارم
به خون دل نيم زين زيسـت، شادم
كه زردشتـــي بـــود خــون و نـژادم
در دل باز چــــون گـــوش تـــو و راه
بــــود مســـدود، بـايد قصـه كـوتــاه
كنونت نيـست چون گوش شـنفتن
مـرا هـــم گفتـــه‌هـا بـايـد نـهفــتن
بسي اســـرار در دل مانده مسـتور
كـــه بـي تـرديد بـايســتي بـرم گور

سروده عارف قزويني در وصف اشوزرتشت فرهنگ

 

عارف قزويني شاعر گرانقدر ايران در سده پيش و در دوران قاجاريه به دنيا آمد و از جمله شاعران علاقه‌مند به فرهنگ ايران به شمار مي‌آيد. اين شاعر ارجمند و دوستدار ايران‌زمين، شعر زيبايي دارد كه در وصف اشوزرتشت سروده است.

تعداد صفحات : 5

درباره ما
Profile Pic
« ای مردم بیایید از کسانی شویم که این زندگانی را تازه می‌کنند. ای اندیشمندان, ای خردمندان و ای آورندگان خرسندی از راه راستی و درستی بیایید همگی هم رای و همراه با دانش درونی دارای یک آرمان شویم و. آن نوسازی جهان است.» سوشیانت سود رسانهایی هستند که به پیشرفت و رفاه جامعه کمک میکنند درود بر فروهر پاک زرتشت چو ایران نباشد تن من مباد بدین بوم و بر زنده یک تن مباد ایرانیم ایرانی ورود هرگونه تازی پرست ممنوع
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 45
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 25
  • آی پی دیروز : 20
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 3
  • بازدید سال : 9
  • بازدید کلی : 2,094
  • کدهای اختصاصی
    type="text/javascript"
    src="http://iran-forum.ir/extra-pages/blogfa/js/date.js">
    type="text/javascript"
    src="http://iran-forum.ir/extra-pages/blogfa/js/time.js"> align="center"> href="http://www.iran-forum.ir">دریافت كد