loading...
مانتره سرود اندیشه انگیز
Dara sharif بازدید : 95 جمعه 1389/09/05 نظرات (0)
نو نهالی در خانواده زرتشتی متولد می شود.خانوده ای که پویاییوبالندگی فرهنگ ایران زمین را باور دارد،فرهنگی که دین زرتشت جزیی ازآن استوزرتشتیان برای نگهداری آن سالها و قرن ها از جان ومال خود در این را دریغ نکردهاند ودر شرایط سخت به عنوان میراث ملی وخونبهای عزیزان حود به دست آورده اند وبهپایداری ،جاودانگی وپویایی ملت وسرزمین خود ایمان داشته است.کودکان رشد می کند، با بازی نه تنها سرگرم می شوند و یاد می گیرند.برای هر کاری قوه تفکر ، ادراک و هوش خود را در شکلی مناسب قالب ریزی کنند ، و درمواقع بحران و معضلات عاطفی و اجتماعی راه حلی برای آن بیابند. در دنیای اندیشیدن، تصور و بازی هر چیزی و هر کاری امکان پذیر است. نوشته از فرهنگ ایران زمین بهعنوان شاهد آورده می شود. کوروش برای حفظ جان به مهردادچوپان سپرده شده بود،روزی با گروهی از فرزندان امیرزادگان بازی می‌کرد. آنها قرارگذاشتند یک نفر را از میان خود به نام شاه تعیین کنند و کوروش را برای این کاربرگزیدند. کوروش همبازیهای خود را به دسته‌های مختلف بخش کرد و برای هر یک وظیفه‌ایتعیین نمود و دستور داد پسر آرتم بارس را که از شاهزادگان و سالاران درجه اولپادشاه بود و از وی فرمانبرداری نکرده بود تنبیه کنند. پس از پایان ماجرا، فرزندآرتم بارس به پدر شکایت برد که پسر یک چوپان دستور داده‌است وی را تنبیه کنند.پدرش او را نزد آژی دهاک برد و دادخواهی کرد که فرزند یک چوپان پسر او را تنبیه وبدنش را مضروب کرده‌است. شاه چوپان و کوروش را احضار کرد و از کوروش سوال کرد: «توچگونه جرأت کردی با فرزند کسی که بعد از من دارای بزرگ‌ترین مقام کشوری است، چنینکنی؟» کوروش پاسخ داد: «در این باره حق با من است، زیرا همه آن‌ها مرا به پادشاهیبرگزیده بودند و چون او از من فرمانبرداری نکرد، من دستور تنبیه او را دادم، حالاگر شایسته مجازات می‌باشم، اختیار با توست.» این کودک جسور همان کوروشکبیر است که منشور حقوق بشر بر لوح گلی از او به یادگار مانده است.خلاصه مطالبی که بیگانگان در باره رشد کودکان در ایران باستان نوشتهاند بیان می شود.هرودوت ، مورخ مشهور یونانی می نویسد: »ایرانیان از پنج سالگی تا بیستسالگی سه چیز را می آموختند: 1- سواری 2- تیر و کمان 3- راستگویی«.در حدود سال 280 ق.م. می‌زیسته است.آتنائوس Atheneausدر بخش هفتمكتاب تاریخ خود نوشته است: » در میان همه جشن های ایران فقط در جشن مهر (میترا)پادشاه ایران حضور می‌یابد و ایرانیان حركات موزون بدني انجام مي دهند. گذشته ازایرانیان هیچیك از مردم آسیا، چنین كاری انجام نمی‌دادندمی‌گیرند. گویند كه جنبش اندام ها در انجام حركات موزون، پیكر آدمی راایرانیان آنچنان كه خواندن را می‌آموزند، انجام حركات موزون را هم یاداستوار می‌كند.«استرابون Strabonجغرافیانویسیونانی كه از سال 63 ق.م. تا 19 میلادی می‌زیسته می‌نویسد: »در ارمنستان هم اسب‌هایخوب می‌پرورند كه پست‌تر از اسبهای سرزمین ماد نیستند. مرزبان (خشتروپان - ساتراپ)ارمنستان هر سال در هنگام جشن مهرگان 20000 كره اسب به دربار شاهنشاه هخامنشی خراجمی‌فرستد«. گزنفون مورخ بزرگ یونانی در كتاب خود «تربیت كوروش» می‌نویسد: » در هرشهر پارس جایی است بنام «الواترا»، قصر شاهی یا حكومت و سایر ابنيه دولتی در اینجاواقع شده و محل تربیت و پرورش افراد است این محل چهار قسمت دارد، یكی برای كودكان،دیگری برای نوجوانان، سومی برای مردان، چهارمی برای كسانی كه دیگر نمی‌تواننداسلحه برگیرند و موافق قانون كلیه افراد هر محل باید در قسمت محله خود حاضر شوند،وقت تمرینات و تعلیمات و تربیت ورزش چنین است: كودكان و مردان در طلیعه صبح،پیرمردان در روزهای معین وقتی كه می‌توانند، ولی جوانان همه وقت. جوانان تمریناتروزانه را از طلوع آفتاب با دویدن و پرتاب سنگ و پرتاب نیزه آغاز می کردند، و ازجمله تمرینات معمولشان، ساختن با جیره اندک و تحمل گرمای بسیار و پیاده روی های طولانیو عبور از رودخانه، بدون تر شدن سلاح ها و خواب در هوای آزاد بود. سواری و شکارنیز دو فعالیت معمول و رایج بود و جستن بر روی اسب و فرو پریدن از روی آن در حالدویدن و به طور کلی سرعت و چالاکی، از ویژگی های سوارکاران سوار نظام ایران بود.اینان هر شب در اطراف ابنیه دولتی و حكومتی با اسلحه می‌ خوابند، عده روسای اینشعب كه مسئول تربیت و ورزش هستند 12 است، زیرا در پارس 12 طایفه وجود دارد. اینتربیت تا سن 16 تا 17 سالگی است سپس طفل داخل طبقه نوجوانان می‌شود، اینها بهكارهای عام‌المنفعه گمارده شده اغلب در شكار شاهی، با شاه بیرون می‌آیند. پارسیانشكار را آموزشگاه حقیقی جنگ می‌پندارند، جوانان در شكار سحرخیزی، در سرما و گرمابردباری، راه رفتن و دوندگی و تیراندازی و آمادگی روحی و چابكی را فرا می‌گیرند. «در سایر تمرینات ورزشی آنروز ایرانیان متمدن، آن عصر را مسخر خود ساختند. دکترگریشمن، باستان شناس فرانسوی درباره ورود آریان ها هزار سال قبل از میلاد می گوید:این سواران ایرانی با زن، بچه و گله وارد شدند و مزیت تقسیم ناحیه را بمالک کوچکمتعدد بدست آوردند و بیشتر آنان همراه گروه سواران خود وارد خدمت امرای محلیگردیدند. برخی از باستان شناسان معتقد هستند که ساکنین اولیه آریان ها یا آریاییها در قسمت شرقی و جنوب شرقی دریای خزر بوده و برخی دیگر آنها را به مردمانقفقازیه که به قسمت های جنوبی خزر آمده اند نسبت می دهند. اینان مردانی بودند کهاز راه شمشیر و بعنوان سرباز زندگی می کردند ایشان سربازانی را تشکیل می دادند کهمی بایست یک روز جانشین امرائی بشوند که خود در خدمت ایشان بودند. تاریخ مهاجرتآنها نیز بدرستی روشن نیست ولی بین دو هزار سال تا پانصد سال قبل از میلاد این قومبه سرزمین ایران آمده و افراد بومی و محلی را به جنوب برده اند. بنابراین آریان هامردمانی قوی، سلحشور و صحرا گرد بوده و کار عمده شان پرورش حیوانات اهلی و شکار وسواری و تیراندازی بوده است. از قرن نهم قبل از میلاد سه تیره بزرگ آریائی در سرزمین ایران بهحکومت رسیدند، در مشرق باختری ها، در مغرب مادها و در جنوب پارس ها. زورمندی جوانان از راه مسابقات کشتی و اسب سواری و تیراندازی و پرتابسنگ وانداختن و دویدن و ارابه رانی با تمرینات و تشویقات رؤسای خانواده بوجود آمدهاست. به خصوص در باره دوران پارت ها یا اشکانیان و پیدایش کلمه پهلوان بایدگفتهر فرد زورمند را منتسب به پارت یا پرتو و پهلو دانسته اند. اینانمردمی جنگجو و شکارچی بودند. مورخین تاریخ قدیم ایران را که در شاهنامه فردوسی به پیشدادیان و کیانوغیره تقسیم شده است با سلسله های قبل از ماد و پارس و هخامنشیان تطبیق می کنند. مهمترین رشته های ورزشی آن عصر کشتی و زور آوری، اسب سواری، کوهنوردی،تیراندازی با کمان، سنگ اندازی با دست و فلاخن، پرتاب سنگ، دویدن و پریدنازموانع و پرتاب نیزه و زوبین بوده است. قسمت عمده تربیت اطفال در دوره کیانی و مادی و هخامنشی و اشکانی وساسانی پرورش بدن و ورزش‌های گوناگون برای زمان صلح و جنگ بوده‌است و کودکان را ازکوچکی در فنون و استعمال اسلحه گوناگون تعلیم می‌داده‌اند. مهم‌ترین اسلحه تیر وکمان و زوبین بوده تیرو کمان در تمام دوره‌ها به کار می‌رفته‌است. در ابتدا کاربردسلاح را پیاده به اطفال می‌آموختند و بعدها او را به فنون اسب‌سواری و به‌ کاربردن اسلحه در حالت سواری آشنا می‌کرده‌اند. مهم‌ترین ورزش‌هایی که در آن دوره بهکودکان یاد می‌دادند دویدن، شنا، و تیروکمان و زوبین‌اندازی و گوی و چوگان و شکارو اسب سواری بوده‌است. بنا به گفته استرابون تا پایان سن بیست‌وچهار که جوانان ایرانی موظفبودند که انواع و اقسام دانستنی‌ها و ورزش‌ها و تعلیمات را فرا گیرند و آن‌گاه بودکه آنها را گردک می‌خواندند و معلوم است که منظور این بوده که جوان پهلوان و دلیرکوچکی شده‌است. به مرور ایام و در ضمن عمل کارزار از صلح و جنگ به درجه گردی می‌رسید.در آن دوره مسابقاتی نیز وجود داشت و مسابقه‌ای که بیشتر انجام می‌شد و مورد توجهبود مسابقه اسب دوانی بود. در مسابقه اسب‌دوانی و ارابه‌رانی، اسب مسابقه را اسبارنوا یا تنها ارنوا می‌گفتند که به معنی دونده یا به اصطلاح فارسی امروزی «بادپا»است.نمونه‌هایی از اهمیت آموزش و تعلیم در دین زرتشتی به عنوان گواهی ذكرمی‌گردد : در وندیداد آمده است كه : «اگر شخص بیگانه یا هم‌كیش یا برادر یا دوستبرای تحصیل هنر نزد شما آمد او را بپذیرید و آن چه خواهد بدو بیاموزید» و در دینكرد دیگر كتاب متعلق به زرتشتیان آمده است : «تربیت را بایدمانند زندگانی مهم برشمرد و هركس باید بوسیله پرورش و فراگرفتن و خواندن و نوشتنخود را به پایگاه ارجمند رساند» و ایضاً در پندنامه زرتشت آمده است : «به فرهنگ خواستاری كوشا باشید،چه فرهنگ تخم دانش و بَرَش خرد، و خرد رهبر هر دو جهان است» هم‌چنین در وندیداد باز هم در این باب آمده است : «از سه راه به بهشتبرین می‌توان رسید، اول دستگیری نیازمندان و بینوایان، دوم یاری كردن در ازدواجبین دو نفر بینوا و سوم كوشش و كمك به تعلیم و تربیت نوع بشر كه به نیروی دانش، شرو ستم این دو آثار جهل از جهان رخت بر بندد».اکنون کوچ ها ومهاجرت ها برای رشد ورفاه بیشتر شدت گرفته استاولین  مشگل جامعه کاهش ازدواج وزاد ولداست ومشگل بعدی تهدیداتی که نونهالان ،جوانان وبزرگسالان ما راتهدید میکند وازتعداد جماعت ما کاسته است.این کودک چکونه میتواند جواب سوآلات خود را دریابدو چگونه این میراثسنگین فرهنگی را بدوش بکشدو ویک ایرانی زرتشتی بماند  کودک بايد در فضايی سرشار از خوشبختی ، محبت وتفاهم بزرگ شود،بقول حافظ:آسمان بار امانت نتوانست کشید     قرعه فال به نام من دیونه زدند
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
« ای مردم بیایید از کسانی شویم که این زندگانی را تازه می‌کنند. ای اندیشمندان, ای خردمندان و ای آورندگان خرسندی از راه راستی و درستی بیایید همگی هم رای و همراه با دانش درونی دارای یک آرمان شویم و. آن نوسازی جهان است.» سوشیانت سود رسانهایی هستند که به پیشرفت و رفاه جامعه کمک میکنند درود بر فروهر پاک زرتشت چو ایران نباشد تن من مباد بدین بوم و بر زنده یک تن مباد ایرانیم ایرانی ورود هرگونه تازی پرست ممنوع
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 45
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 22
  • آی پی دیروز : 26
  • بازدید امروز : 25
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 28
  • بازدید ماه : 28
  • بازدید سال : 34
  • بازدید کلی : 2,119
  • کدهای اختصاصی
    type="text/javascript"
    src="http://iran-forum.ir/extra-pages/blogfa/js/date.js">
    type="text/javascript"
    src="http://iran-forum.ir/extra-pages/blogfa/js/time.js"> align="center"> href="http://www.iran-forum.ir">دریافت كد