در خرابات مغان نور خدا می بینم
این عجب بین که چه نوری ز کجا می بینم
جلوه بر من مفروش ای ملک الحاج که تو
خانه می بینی و من خانه خدا می بینم
خواهم از زلف بتان نافه گشایی کردن
فکر دورست همانا که خطا می بینم
و شرایط دیدار و حال خود را چنین توصیف می کند:
سوز دل اشک روان آه سحر ناله شب
این همه از نظر لطف شما می بینم
دوستان عیب نظر بازی حافظ مکنید
که من او را زمحبان شما می بینم